بابک

من نمی‌تونم تو اوجِ دوست داشتن مثلِ تو قوی باشم و منطقی رفتار کنم.
وقتی دلتنگی تمامِ دیواره‌هایِ قلبمو داره میشکافه.
نمی‌تونم تو اوجِ عاشقی کردن و حسرتِ با تو بودن یهو ازت فاصله بگیرم و بزارمِت کنار چون از آینده یِ عشقیمون میترسم و واهمه یِ از دست دادنت شیرینیِ کنارت بودنمو تلخ میکنه.
ترجیح میدم الان که هستم داشته باشمِت،
تا بعدها حسرتِ دست کشیدن از تو دیوانه تَرَم نکنه.
من نمیتونم به قلبَم بفهمونم که عاقلانه تصمیم بگیره در حالی که برایِ دیدنت پَر میکشه.
مثلِ تو نیستم با احساسَم دودوتا چهار تا کنم.
من همه یِ وجودم قلبِ :)
دیدگاه ها (۰)

بابک

بابک

بابک

بابک

...بیا باهم فرار کنیم...پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط